غیرت نم دیده مردان یا حیای بر باد رفته زنان

  

    

 

وقتی قرار است که طرحی یا هدفی اجرایی گردد باید همه جوانب آن در نظر گرفته شود، مسأله ای که این روزها به عنوان تب جامعه می توان از آن یاد کرد، مسأله اجرایی شدن طرح امنیت اجتماعی با رویکرد برخورد با بدحجابی و بی حجابی می باشد، اما در این رویکرد سه مسأله بسیار حائز اهمیت است و جای تأمل دارد.

اولین مسأله، مسأله حجاب مردان است! قرآن در آیه سی و یکم سوره مبارکه نور می فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»؛ به مردان با ایمان بگو دیده، فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است، زیرا خدا به آنچه مى‏کنند، آگاه است.

همان طور که ملاحظه می کنید در این آیه شریفه خداوند نخستین خطاب خود را درباره رعایت حجاب به مردان داشته است تا با کنترل نگاه خود، راه تشویق و تهییج بانوان برای عرضه خود در جامعه را ببندند.

ولی چیزی که در جامعه امروز ما به عنوان یک کشور شیعه جای تأمل و تفکر دارد این است که چرا آنقدر که به بانوان تذکر داده می شود و بی حجابی و بد حجابی آنان مورد نقد و بررسی قرار می گیرد هیچ گاه نوک پیکان به طرف مردان برگردانده نمی شود؟

چرا هیچ وقت و هیچ کس انگشت اشاره را به روی غیرت نم دیده مردان امروزی نمی گرداند؟

آیا غیر از این است که وقتی مرد غیرتی هر چند به اندازه نیم نگاهی بر زن و دختر خود داشته باشد، به حکم فطرت زن، جوابی غیر از حیاء نمی گیرد؟

آیا وقت آن نرسیده که از لاک تعصبات دینی و مذهبی خود بیرون بیاییم و کمی به موضوع بی بند و باری در جامعه با چهار چوب فکری بازتری نگاه کنیم؟

هر چند که خوشبختانه بعد از گذشت سی سال از انقلاب بالاخره مسئولان فرهنگی در طرح جدید امنیت اجتماعی کمی تا قسمتی به این موضوع پرداخته و مردان را نیز به شمار آورده اند و موضوع حجاب، لباس و وضع ظاهری آنان را نیز مورد بررسی و تذکر قرار داده اند ولی باز جای تأمل دارد.

مسأله دیگری که پرداختن به آن خالی از لطف نیست مسأله دین گریزی جوانان ایران به عنوان جوانان یک کشور شیعی و دین باوری جوانان کشورهای خارجی به عنوان جوانان کشورهای نامسلمان می باشد؛ وارد شدن در این باب و بررسی مشکلات و مسائل و چالش های آن از شاهنامه فردوسی نیز بزرگ تر و مفصل تر خواهد شد ولی با طرح چند سوال ذهن مخاطبین را به فکر فرو می بریم شاید که این سوالات فتح بابی باشد برای بررسی مشکلات این امر!

فکر می کنید مشکل از کجا آب می خورد؟

مسئولیت دین گریزی جوانان امروز بر عهده چه کسانی است؟ آیا برعهده خود جوانان است؟ یا بر عهده خانواده های آنان؟

آیا فکر نمی کنید کمی از مشکلات و مسئولیت ها بر می گردد به مبلغان دین؟ آیا فکر نمی کنید در ارائه دین و اسلام دچار چالش های فراوانی می باشیم؟

آیا بر این اعتقاد نیستید که شاید بهتر بود قبل از اینکه به طرح امنیت اجتماعی با شدت و حدت می پرداختیم اندکی فکر می کردیم برای اینکه بدانیم چرا جوانانمان دین گریز شده اند؟

یکی از مثال های بسیار روشنی که می توان در این قضیه زد هر چند که پیش پا افتاده به نظر می رسد این است که کافی است شما برای خرید لباسی به لباس فروشی های شهر خود پا بگذارید، چیزی که در وهله اول توجه شما را به خود جلب می کند این است که اولین شاکیان امر در خرید لباس جوانان مذهبی و مقیدی هستند که به هر لباس فروشی که سر می زنند لباس دلخواه خود را نمی توانند بیابند! فکر می کنید این قضیه نشان چیست؟

می دانید نشان چیست؟ نشانه این است که مثلا در اصفهان به عنوان یک کلان شهر شاید تک و توک مغازه ای را بتوان پیدا کرد که لباس استاندارد و در عین حال مناسب داشته باشد.

شما به عنوان یک مخاطب با بصیرت آیا فکر می کنید وقتی به هر مغازه ای سر می زنید تا لباس دلخواهتان را بیابید و در نهایت به هیچ نتیجه ای نمی رسید آیا می شود به جوانانی که در قید مذهب نیستند خرده گرفت و به طرح امنیت اجتماعی امیدوار بود؟ یا اینکه اینگونه طرح ها تنها راهی می شود برای دین گریزی بیشتر افراد؟

مقصود از این نوشتار زیر سوال بردن دین و مذهب و برخورد با بدحجابی و بی حجابی نیست بلکه تنها هشداری است برای آنان که دلسوز انقلابند و خواهان پیشرفت آن در تمام جوانب، چرا که بعضی از قوانین و مقررات نه تنها کمکی به پیشرفت اسلام نمی کند بلکه باعث دین گریزی بیشتر افراد یک جامعه خواهد شد.

به عنوان نمونه مجلس شورای اسلامی چند سال پیش طرحی با مضمون چادر ملی و پوشش ملی را در دستور کار خود قرار گرفت و بعد از اینکه یک چادری به عنوان چادر ملی وارد جامعه گردید انگار که تمام مسائل حل شده باشد دیگر همه چیز از خاطر مسئولان فرهنگی ما رفت که اصلا قصد و هدفشان از ایجاد این طرح چه بود؟

مسأله دیگر حجاب بانوان می باشد که بعد از سفارش مردان به رعایت حجاب و نگاه خود به زنان نیز خداوند می گوید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ...»؛ و به زنان با ایمان بگو، دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند.

این امر واقعیت است که زنان تا هنگامی که شرایط را برای مردان فراهم نکنند و خود را از عرضه شدن به نامحرم دور کنند، از تعرض در امان خواهند بود، البته اینها همه مسائلی است که در حالت تئوریک گفته می شود ولی واقعیت این است که تا وقتی شرایط کلی برای پوشش مناسب و اسلامی در سطح جامعه فراهم نگردد اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت و شاید بدتر از این هم خواهد شد. 

 

                                                                                         مطلب برگرفته از سایت راسخون

خط قرمز

در خلوت نشسته بودم و با خود می‌اندیشیدم، گویی کسی آمد و خلوتم بهم زد. به او گفتم:  در را محکم ببند. کسی دیگر نیاید با هم صحبت کنیم. من از او گفتم و او از من. وحشت مرا گرفت. دیدم او بیش از من،  از خودم می‌داند. فکر می‌کردم هرآنچه کرده‌ام خود می‌دانم و بس و کسی دیگر مرا نمیداند.  

آری اگر با خود خلوت کنی و منتظر بمانی وجدانت می‌آید. ناظری که آن یکتا وجود، در وجود هر کسی نهاده تا قاضی بر اعمال خویش باشد.  

گاهی باید در خلوت و به دور از هیاهوی برون با آن صحبت کرد و شاید دور خیلی از کارهای خودمان خط قرمز بکشیم

نفاق

پـیـامبر خدا صلّ الله علیه و آله فرمود

 نفاق ابتدا به صورت نقطه اى سیاه ظاهر مى شود و هرچه نفاق بیشتر شود آن نقطه 

 بزرگترمى گردد و چون نفاق به مرحله کمال رسد, دل به کلى سیاه مى شود.

عوامل کارشناس در صدا و سیما

کارشناسان صدا و سیما کیستند؟ دلیل استفاده کارشناس که معمولاً اسامی آنها در تیتر پایانی برنامه‌ها موجود می‌باشد چیست؟

آیا همان اشتباهی که کارشناسان ما مثلاً در بحث نظارت ساختمان انجام می‌دهند و صرف وجود اسمشان و دریافت مبلغی هر آنچه انجام شود را تأیید می‌نمایند و ثمره‌اش را می‌بینیم کارشناس فرهنگی می‌تواند انجام دهد. در مباحث فرهنگی چنین اشتباهی در برخی موارد تبعات جبران ناپذیری دارد که شاید تا نسل‌ها بعد اثرات آن در یک جامعه باقی بماند و برای یک اشتباه فرهنگی باید هزینه بسیار سنگینی را پرداخت. 

 

در بحث نظامی و در میدان جنگ می‌گویند اولین اشتباه  می‌تواند آخرین اشتباه باشد آیا این گفته در جنگ فرهنگی و تهاجمی که دشمن آغاز نموده و تمام توان خود را به کار می‌برد و همه نقطه ضعف‌های ما را ردیابی می‌کند مصداق دارد.

آیا یک کارشناس نظامی می‌تواند کوتاهی کند یا می‌توان یک کارشناس ناکارآمد را به کار گرفت یا کسی را با غیر این تخصص به کار گمارد پس چرا در زمینه فرهنگی چنین عمل می‌شود.

وقتی بحث تهاجم دشمن پیش می‌آید باید تمام توان را جهت دفاع به کار گرفت. برنامه ریزی مناسب، مدیریت کارآمد، انجام هزینه‌ها در مسیر درست، به‌کارگیری نیروهای توانمند و مقید لازمه چنین کاری است و نقص یکی نقص همه است.

چرا در صدا وسیمای ما این اتفاق نمی‌افتد. هر آنچه که می‌بینیم اکثر نمونه‌های کپی گرفته از فیلم‌ها و سریال‌های غربی با تمام ضعف‌های آن می‌باشد و آنچه غرب تولید می‌کند جهت سیطره بر فرهنگ ما می‌باشدیعنی میتوان گفت داریم هیزم به آتش دشمن می‌ریزیم.

آیا در یک کار فرهنگی تمام گفت و شنودهای کارشناسی و برنامه‌های میزگرد باید در حد حرف بماند و در جایی دیگر و در عمل دقیقاً بر عکس آن عمل شود.

آیا می‌توان از روابط بر اساس اصول اسلام گفت و در صحنه‌های فیلم مدل غربی آن را نشان داد. بر ضد مادیگرایی حرف زد و در سریال‌ها تمام خوشبختی و پیشرفت را در خانه‌های بالای شهر نشان داد با آن دکور منازل و وضع روابط و... و در هر چه سریال داریم تمام ملزومات اضافی کنونی در زندگی ایرانی مانند دکورهای سبک غربی، مبلمان، وسائل آرایش و بسیاری چیزهای دیگر نشان داده شود و آن زندگی در محیط‌های ساده به دور از تجملات فراموش شود. انسانهای شاد را با مدل غربی نشان داد و انسانهای ناامید و افسرده را با مدل اسلامی معرفی نمود.  

.

در ادامه موارد زیر را به عنوان نمونه ذکر می‌کنم: 

در سریال ساختمان پزشکان روابط بسیار آزاد نامحرمان نادیده گرفته شده است. در یک محیط بسته یک خانم جوان  منشی بسیار راحت با مردهای بیگانه اطراف خود ارتباط لفظی و عاطفی برقرار می‌کند  حال آنکه سرمشق ما باید رفتار فاطمه زهرا (ع) باشد.

در جایی دیگر یک زن که بیمار بیمارستان روانی بوده است و چادر به سر دارد با یک چماق بر سر یک پزشک می‌کوبد.

در شبکه‌ای دیگر در برنامه هشت بهشت مجری اصرار دارد تا به هر طریقی مبل موجود در دکور برنامه و سازنده آن را معرفی نماید تا جایی که وجود مهمان برنامه تحت شعاع این تبلیغ قرار می‌گیرد. آیا کار فرهنگی ما تبلیغ مبل است یا تبلیغ این که ملزومات غیر ضروری را از زندگی خود حذف کنیم و آن را برای اهل خودش بگذاریم یا در رسانه ملی همه را تشویق به آن بکنیم.

در شبکه‌ای حول محور مسائل تربیتی و در مورد حجاب وغیرت صحبت می‌شود و در همان زمان در شبکه‌ای دیگر به صورت عملی در سریالی تمامی این مسائل زیر سؤال برده می‌شود و بر عکس آن نشان داده می‌شود. 

. 

سازنده و کارشناس فیلم نامه‌ای برای خدا و بسیاری از سریالها و فیلم های خوب دیگر، چه کسانی هستند، چرا میدان این کارزار فرهنگی- که دشمن با تمام توان تهاجم فرهنگی را از ترس استیلای فرهنگ اسلامی در سرزمینش- آغاز کرده است به دست چنین کسانی نیست.

مگر ما بر طبق اصولی که اسلام دارد و آن خط مشی که بنیانگذار جمهوری اسلامی در صحیفه و در وصیت‌نامه دارد عمل نمی‌کنیم.

بهتر است برخی کارشناسان که بر تولید برنامه‌ها ناظر هستند با مراجعه به این منابع اصول کار خود را با آن مطابقت داده و نسبت به اصلاح روش خویش اقدام نمایند 

.

« صحیفه امام، جلد سه،  فرهنگ، مبدأ خوشبختیها و بدبختیها. .....  صفحه : سیصد و شش

فرهنگْ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهاى ملت است. اگر فرهنگْ ناصالح شد، این جوانهایى که تربیت مى‏شوند به این تربیتهاى فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد مى‏کنند. فرهنگ استعمارى، جوان استعمارى تحویل مملکت مى‏دهد. فرهنگى که با نقشه دیگران درست مى‏شود و اجانب براى ما نقشه کشى مى‏کنند و با صورت فرهنگ مى‏خواهند تحویل جامعه ما بدهند، این فرهنگْ فرهنگ استعمارى و انگلى است. و این فرهنگ از همه چیزها، حتى از این اسلحه این قلدرها بدتر است. این قلدرها اسلحه شان بعد از چند وقت مى‏شکند، و حالا هم شکسته، اما وقتى فرهنگ فاسد شد، جوانهاى ما که زیربناى تأسیس همه چیز هستند از دست ما مى‏روند و انگل بار مى‏آیند، غربزده بار مى‏آیند.

اینها را از همان اول، از همان کلاسهاى اول، توى ذهنهایشان هى مطالبى مى‏کنند تا برسند به آن بالا. اگر فرهنگْ فرهنگ صحیح باشد جوانهاى ما صحیح بار مى‏آیند. اگر فرهنگْ فرهنگ حق باشد، فرهنگ الهى باشد، فرهنگى باشد که براى منفعت اهل ملت، براى منفعت مسلمین باشد، این افرادى که مى‏بینید که الآن سر کار هستند، اینها از آنها بیرون نمى‏آمد. فرهنگ ما یک فرهنگ استعمارى است، فرهنگ ما در دست صُلَحا نیست، صالح اداره‏اش نمى‏کند ..»

انقلاب ما انفجار نور بود

 

گذر از حکومت پهلوی و خودکامه شاهنشاهی و نجات از سلطه بیگانگان با هیچ تغییر و اصلاحی امکان نداشت مگر با انقلابی به معنای واقعی که با رهبری فردی همانند امام خمینی (س) رخ داد. رهبری پیامبر گونه‌ای  که از مجرای  الهام بوده است  زیرا دست پرورده مکتب رسول الله و ائمة معصومین بود و انقلابش تلاشی مؤفق برای بازیابی اسلام راستین و دعوت جهانیان به حقیقت بود. مبانی نظری اندیشه های سیاسی- الهی امام  در لابلای آیات قرآن و کلام و سنت رسول خدا (ص) و ائمه معصومین قابل شناخت است.

ادامه مطلب ...