بالا بلند - شعری از جواد زهتاب

این داغ تازه ایست بر آن کهنه داغ ها

بالا بلند رفتی از این کوچه باغ ها

سینه به سینه داغ نهادیم روی داغ

کوچه به کوچه پر شد از این اتفاق ها

وقتی نگاه میکنم از جای جای شهر

داغ تو روشن است به جای چراغ ها

پایان قصه ها همه تلخ است بعد از این

گم می کنند خانه خود را کلاغ ها

وقتی بهار می رسد از راه , آه آه

جایت چه خالی است در این کوچه باغ ها

آه ای چنار پیر در این فصل یخ زده

گل از گلت شکفت ولی در اجاق ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد