گذر از حکومت پهلوی و خودکامه شاهنشاهی و نجات از سلطه بیگانگان با هیچ تغییر و اصلاحی امکان نداشت مگر با انقلابی به معنای واقعی که با رهبری فردی همانند امام خمینی (س) رخ داد. رهبری پیامبر گونه‌ای که از مجرای الهام بوده است زیرا دست پرورده مکتب رسول الله و ائمة معصومین بود و انقلابش تلاشی مؤفق برای بازیابی اسلام راستین و دعوت جهانیان به حقیقت بود. مبانی نظری اندیشه های سیاسی- الهی امام در لابلای آیات قرآن و کلام و سنت رسول خدا (ص) و ائمه معصومین قابل شناخت است.
انقلابی اسلامی که انفجاری در عصر مادی‌گرایی بود و با پیروزی انقلاب در بیست و دوم بهمن و تشکیل جمهوری اسلامی کشوری بر اساس دین و معنویت ایجاد شد و برای دشمنان دین و معنویت کار از کار گذشت و هر چه ضربت زدند و مظلومش کردند نفوذ معنویش و توجه دلهای مسلمین در دنیا به آن بیشتر شد.
انقلاب اسلامی وحشت جهان کفر را برانگیخت چون می‌دانستند به کشور ایران محدود نمی‌شود ابرقدرتها که سالیان زیادی تمام تلاش خود را به القای سیاست‌های استعماری خود به کشورهای تحت سلطه به کار برده بودند از طرح مجدد اسلام به عنوان مجموعه کاملی از شیوه زندگی و منسوخ نمودن مدل غربی جدایی دین از سیاست و احیای این عقیده که قدرت و موقعیت مسلمانان در بازگشت به اسلام میباشد و این تضمین الهی است و تنها جایگزین مناسب برای مکتب‌های مادی‌گرا و الحادی میباشد و طرح مجدد شریعت به عنوان قوانین الهی برای ایجاد جامعه مطلوب و برقراری جامعه‌ای بر پایه عدالت اجتماعی و اخلاقیات و این که کشورهای تحت سلطه بفهمند که جهاد مقدس علیه همه بت‌ها و آمادگی برای شهادت در راه خدا به عنوان تنها راه مبارزه و پیروزی میباشد در هراس بوده و می‌باشند هر چند که دیگر بسیار برای آنان دیر شده ونور این انفجار یعنی انقلاب اسلامی بر همه تابیده وهر که به آن نزدیکتر از آن بهره بیشتری برده است و آنان که بسیار نزدیک بوده‌اند و اصل آن را دریافته‌اند خود نور شده و بر دیگران می‌تابند.
پیروزی انقلاب اسلامی باعث بیداری مسلمانان جهان و تقابل آنها با غرب گردید و اسلام سیاسی فلسفه جدایی دین از سیاست را از بین برد.
انقلاب اسلامی باید صادر شود نه از جهت تسلط بر دیگران و آنگونه که تفکر غرب جهت استعمار است بلکه برای آگاهی و بیداری دیگران بدلیل وظیفه دینی و این سیاست که اگر در یک محیط بسته بمانیم امکان نابودی وجود دارد.
انقلاب اسلامی تابوی غرب و شرق را شکست و آنها در هراس از تأثیر انقلاب بر مردم کشور خود نیز هستند.
انقلاب نشان داد که ادیان بویژه دین اسلام با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون نه تنها به پایان راه خود نرسیده است بلکه مهمترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری می‌باشدو قرآن و آیات آن در دنیای بعد از اسلام معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد.
انقلاب، اسلام را به عنوان یک مکتب جامع جهانی احیا کرد و نظام دو قطبی جهان را فرو پاشید و گفتمان منازعات جهانی را تغییر داد. باعث خیزش جهانی مستضعفین علیه مستکبرین گردید و اسلام سیاسی را به عنوان گفتمان جدید مطرح کرد. نظام غرب محور نفی گردید و جهان اسلام به عنوان یک قدرت مطرح در نظام جهانی معرفی گردید. معیارهای قدرت در نظام بین الملل تغییر کرد و سه عنصر معنویت، اخلاق و عدالت در نظام بین المللی مطرح گردید.
جهان اسلام از حالت تدافعی و انفعالی خارج شده و آن را در حالت تأثیر گذار بر جهان غرب قرار داد چنان که امروز این غرب است که از خود دفاع می‌کند و نگران فرهنگ و تمدن و آینده خود میباشد.
بازگشت به شکوه و عظمت تمدن اسلامی و مطرح نمودن جمهوری اسلامی به عنوان یک الگو از نظام سیاسی اسلامی و قدرت منطقه‌ای و رهبری انقلاب اسلامی به عنوان الگوی جدید رهبری و طرح الهیات رهایی بخش از دیگر دستآوردهای انقلاب اسلامی است.
امید است که با پیروی از ولایت و رهبری وادامه حرکت انقلابی این نور هم‌چنان فروزان بماند و باعث هدایت و بیداری مردم جهان گردد و دست بداندیشان را از دامان بشریت کوتاه نماید.
به امید ظهور آقا امام زمان (عج)
بلاگ جالب و پر محتوایی دارید
به من هم سری بزنید
البته اگه وقت دارین